جبار وغفار

خواجه حاج محمد ناظر عطایی , مردی با ایمان, مهمان نواز , سفره دار با سخاوت ونان ده بودند .  ایشان در تاریخ ۱۳۲۲در اسفاد قدیم دیده به جهان گشود . وی با اینکه تنها فرزند پسر خانواده بود ونیازی به کارهای روزمره نداشت . ولی به دلیل داشتن شم اقتصادی بالا  , یکی از تجار بزرگ ان زمان بودند .  خانه این بزرگوار در در قلعه در کنار خانهای حاج میرزا حسن حسنی وپدر بزرگوارش حاج میرزا حسن عطایی وصل بود . خرید وفروش گوسفند, شتر , باغ ومزارع , ابها در روستاهای دیگر از زمره کارهای ایشان بود . این بزرگ مرد در روستاهای ابیز حاجی اباد , تجنود ,از مالکان بزرگ ان دیارها به حساب می امد .که هم اکنون نیز فرزندان ایشان از ان مزارع ارتزاق می کنند . از خدماتی که برای مردم انجام دادن , داشتن تراکتور جهت شخم زد مزارع , وماشین سواری جهت انجام کارهای مردم . مشارکت در تاسیس حسنیه قدیم اسفاد ,  دارای دو قرفه صادراتی در بازارچه یزدان کارخانه اهک واجر بعد از حاجی اباد قبل از نوده دارای اسیاب برقی ایشان در شهر استان حاجی اباد دارای اب وزمین فراوان بوده که بخشی از زمین بیمارستان حاجی اباد ملک موقوفه ایشان می باشد. از خدماتی که در هشت سال دفاع مقدس چه نقدی وغیر نقدی انجام می شد.خدمت این بزرگ مرد به هیچ وجه قابل چشم پوشی نبود . یکی از صفات بارز ایشان کمک به نیازمندان وایتام  بود . ثمره یک عمر زندگانی ایشان چهار فرزند پسر و جبار وغفار...ادامه مطلب

گروهی از هم سن وسالها دور هم جمع بودیم . وبه تمرین نمایشنامه می پرداختیم .همه مون با اینکه  در کارهای روزمره به پدر ومادرم کمک می کردیم وخسته از کار بودیم  سر سفره غذا  هول هولکی شام می خوردیم وبه بهانه جور واجور از خانه بیرون رفته ودنبال دوستان می رفتیم وبرای تمرین نمایش نامه با معلم وجمع  دوستان همراه می شدیم .  چه شور وهیجانی داشتیم ظرف مدت اندک باید یک برنامه جامع وکامل از قبیل شعر خوانی نمایش وطنزهای جور واجور را برای بیست دوم بهمن ماه  حاظر می کردیم ودر برنامه جای هیچ گونه کدورتی نبود این جمع فقط در همین کار خلاصه نمی شد مسابقه شطرنج  , قلعه بازیها وسنگ بازی  همان هفت سنگ شادی مارو دوچندان می کرد. بعضی موقع این بازی ها به جنگ وجدال هم می کشید که بعد از چندی دوباره اشتی میکردیم وکدورتی به دل راه نمی دادیم . ودر پایان شب که به صبح موکول می شد یواش به رختخواب می رفتیم که همراه بود با سرو صدای پدر ,,, چه دنیای بود یادش بخیر  خاطره دوست عزیزمان محمد علی غفاری ودوران کودکی  + نوشته شده در دوشنبه هشتم آبان ۱۳۹۶ساعت 0:58 توسط Khaleghi | جبار وغفار...ادامه مطلب

باهمت وپشتکار وحامیان کسانی که زادگاهشان را دوست دارن  در خدمت شما خواهیم بود با این ورژن جدید وب سایت  یادی کنیم  از اسفاد قدیم و مردم رعوف ومهربان  وهمچنین خفتگانی که امروز در جمیع ما نیستن وبه رحمت خدا رفته اند  تا باشد  خاطره ای ماندگار از حال وا جبار وغفار...ادامه مطلب

تازه چشمهایم به  خواب رفته بود . هوا خیلی گرم ومقارن ساعت ۲：۲۰دقیقه بعداظهر  اردیبهشت ماه ۹۶ بود . صدایی ارام وکودکانه در گوشم میس کال میزد . دایی  دایی  فکر میکردم دارم خواب می بینم تا اینکه دستهایی نرم لطیف به ارامی چادری که روی خودم پهن کرده بودم جبار وغفار...ادامه مطلب

وقتی امتداد سنگ جولهای بالای جاده رو به اتمام بود دیگر روزنهای برق برق درختان نمایش خورشید رو بر زمین نمایان می کرد . وسایه درختان وجودت را همچو چتری در بر می گرفت گویا درختهای کهن وتنومند هفتصد ساله گردو وتوت سالها سخن از یار ودیار داشتند. یارو دیار جبار وغفار...ادامه مطلب

ایشان یکی از بزرگان ومردان نیک روزگار بودن  در زمان قدیم که هر قلعه میبایست ,  رهبری مردم ده رو در بر می داشت. اینمرد بزرگ کد خدای قلعه اسفاد بودن  انسان به تمام معنا  ابرودار مهمان نواز ولوتی منش از صفات ایشان می باشد . خانه این بزرگوار در پای چنار جبار وغفار...ادامه مطلب

یکی از بزرگان ونیاکان سفر کرده خواجه حاج میرزا حسن حسنی  می باشند .انسانی بزرگ ونیک سرشت که جزو بزرگان دهه پنجاه شصت وهفتاد می باشند .انجام مراسم بدون اذن ایشان انجام نمی شد . از کارهای انجام شده توسط ایشان حنا کردن دست وپای داماد , پوشاندن لباس داما جبار وغفار...ادامه مطلب

من خاطرات کودکی خود را هیچ موقع از معلم بزرگوار خانم جوانی فراموش نخواهم کرد . زنگ تفریح خاطره پینگ پنگ بازی ما بارها وبارها به درازای زنگ کلاس هم می کشید گرچه زنگ تفریح ده دقیقه بود وبا دقایق اضافه کلاس به پانزرده دقیقه میرسید ولی خیلی جالب ورویایی جبار وغفار...ادامه مطلب

هم اکنون در اسفاد اهالی ده مشغول خار زنی وچهارچاخ زنی وهموار کاری خیت ها برای مهیا کردن زعفران میباشند .زعفران محصول اصلی مردم ده میباشد ولی در کنار ان در باغستان محصولاتی از قبیل گردو , انار وزردالو والوچه , انگور واناب از دیگر موارد مصرفی ودرامدی ا جبار وغفار...ادامه مطلب

وقتی از راه برگشت قنات اسفاد از راه شاهرود به نوسازی راهی بودم  در مجاور اغول ابوطراب به گله گوسفندی اهالی ده همرا شدم . که در همین گیر وداد , دو موتور سوار با سرعت زیاد در پی متواری شدن گرگی بودن که از ده به سمت کوهای میر اباد همراه بود .  من که مشت جبار وغفار...ادامه مطلب